یا رب قسم به خونِ شهیدان مرا ببخش
مولا به قطره قطره ی باران مرا ببخش
من تحبسُ الدعاء شدم از بارِ معصیت
افتادم ار دوباره به زندان مرا ببخش
از جهل و بی بصیرتی ام ای خدایِ من
سیلی زدم به صورتِ قران مرا ببخش
گفتی ز مکر و فتنه ی شیطان ولی خدا
گشتم مطیعِ مطلقِ شیطان مرا ببخش
هنگامِ معصیت که سراسر بود سَراب
غافل شدم زِ آتشِ سوزان مرا ببخش
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
یا رب به حقِ پاکیِ آنان مرا ببخش
با صد امید آمده ام بر دَرت کنون
سوگند بر علی شهِ خوبان مرا ببخش
گفتی نظر کنم همه دم سویِ عاشقان
من آمدم به محفلِ خوبان مرا ببخش
دائم (بداغی) از گنهش گریه میکند
گوید خدا به حرمتِ انسان مرا ببخش
شاعر : سیروس بداغی
- یکشنبه
- 18
- مرداد
- 1394
- ساعت
- 20:26
- نوشته شده توسط
- سیروس بداغی
- شاعر:
-
سیروس بداغی
ارسال دیدگاه