• یکشنبه 4 آذر 03


متن اشعار غروب عاشورا -( حالم بده داری میری )

5675
7

غروب عاشورا  

(زمینه)

حالم بده داری میری

من بی تو تنها چه کنم

حالم بده داری میری

با این بدن ها چه کنم

با آه اطفال حرم اطفال بی حال حرم

با اشک زن ها چه کنم

آه چه کنم داری میری پیش چشام

دعا کن ای تشنه برام

دوری تو طول نکشه منم بیام

جدایی خیلی بده برا این ماتم زده

تو داری میری و من آه نفسم بند اومده

-----

حالم بده داری میری

من پریشون چه کنم

حالم بده داری میری

با این دل خون چه کنم

با این همه بچه یتیم که داریم آواره میشیم

تو این بیابون چه کنم

خواهرتو اینجا نذار منو تو این غم ها نذار

منو تو این نامحرما تنها نذار

داری غصه می خوری که ازم دل میبری

بگو قبل از رفتنت آه منو به کی میسپری

-----

حالم بده داری میری

با قحطی آب چه کنم

حالم بده داری میری

با قلب بی تاب چه کنم

حرارت دشتو ببین تنت که افتاد رو زمین

با نور آفتاب چه کنم

داره می میره خواهرت برا نگاه آخرت
داداش اینا نقشه دارن برا سرت

من بی تاب و توون با پاهای نیمه جون

چه جوری پیدات کنم توی اون دریای خون

www.emam8.com دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 3
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:51
  • نوشته شده توسط
  • حمید

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران