یاعلی در شب تنهایی من یارم باش
ترس دارم زبدیها تو هوادارم باش
خودندانم که آخر چه آید به سرم
کس نیاید به هوایم توهوادارم باش
به امیدی سرکویت بنشستم یک عمر
که دمی محرم اصرار دل زارم باش
تواگر لطف نمایی گنهم رابخشند
توبیا مونس و هم یاور و هم یارم باش
تاکه نامت ببرند اشک من از دیده روان
ای هم روشنی ، ماه شب تارم باش
در بیابان به وصالت سراز پا بروم
پای مجروح زمنو تو گل بی خارم باش
من گهنکارم اما به دلم مهر تو هست
یاعلی روز جزا تو شفیع نارم باش
گر به بازار غلامان بفروشند مرا
به خدا ای گل زیبا توخریدارم باش
کامیاب شیفته ی آن رخ زیبای تو شد
توفقط یار منی محرم و غمخوارم باش
- سه شنبه
- 6
- مهر
- 1395
- ساعت
- 19:41
- نوشته شده توسط
- علی اکبر غلامپور
ارسال دیدگاه