هر چی دارم به فدای تو پسرام نذر پسرای تو
علی اکبر رفته و من ز تو شرمنده ام
تا الانم من فقط به عشق تو زنده ام
غم اون روی جگر منه پسرت مث پسر منه
حسین 4
سالار من حضرت باران رو لبم ذکر قدیم الاحسان
رد نکن این هدیه هامو نذا مضطر بشم
خیلی می ترسم تو این دشت بی برادر بشم
هر دو خورده اند باده ی وفا با تو همرهن تا رو نیزه ها
حسین 4
دربند تو مونده جبرائیل به فدای تو این دو اسماعیل
جون من در میره داداش برای عشق تو
میگذرم از کل هستیم به پای عشق تو
جلوی چشام اشکای رباب داره قلبمو هی میده عذاب
حسین 4
شاعر : رضا تاجیک
- پنج شنبه
- 15
- مهر
- 1395
- ساعت
- 23:25
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه