آره تنهايى رو خيلى دوست دارم
مخصوصا وقتى تو مونسم باشى
اون روزى كه هيچكى نيست دور و برم
تو رو جون مادرت قسم، باشى
اگه قسمتم نشه حرم بيام
يه سلام عرض مى كنم از دور آقا
لحظه هاى آخرم منتظرم
مثل سلمانىِ نيشابور آقا
من با هيچى مثل رفت و آمد از
صحن سقاخونه حظ نمى كنم
يه دقيقه موندن تو حرم و
باهمه دنيا عوض نمى كنم
حرمت اينقده جاى خوب داره
كه يه گوشه ى مشخص ندارم
وقتى فكر و ذكر من امام رضاست
ديگه فرصت واسه هيچكس ندارم
همه لحظه هايى كه از عمر من
توى اين حرم گذشتُ دوست دارم
كفشامم فهميدن از بس اومدم
خيلى كفشدارى هشتُ دوست دارم
شاعر : علی زمانیان
- سه شنبه
- 10
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 13:4
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
علی زمانیان
ارسال دیدگاه