در حرم لب بر لب پیمانه باشد بهتر است
شمع دورش چند تا پروانه باشد بهتر است
بهتر آنکه از در هر خانه نومیدم کنند
دل اگر با غیر تو بیگانه باشد بهتر است
گر بنا باشد دلم را جز تو آبادش کند
این دل ویران همان ویرانه باشد بهتر است
جان من آقا مرا سرگرم کاشیها مکن
میهمان مشغول صاحبخانه باشد بهتر است
صحنتان را میزنم برهم، جوابم را بده
این گدا گاهی اگر دیوانه باشد بهتر است
مدّعی در این حرم از سیر بالاها مگو
این کبوتر فکر آب و دانه باشد بهتر است
گنبدت مال همه؛ باب الجوادت مال من
جای ما پشت در میخانه باشد بهتر است
من که هربار آمدم اینجا گنهکار آمدم
توبه هم قولش اگر مردانه باشد بهتر است
تا شب قبرم که می آیی برای دیدنم
این دل ما پیش تو بیعانه باشد بهتر است
صبح محشر هم خودت دنبال کار ما بیفت
پشت ما توصیهی شاهانه باشد بهتر است
گریه کردم شانهی گرم ضریحت بغض کرد
وقت گریه سر روی یک شانه باشد بهتر است
کربلا از تو گرفتن واقعاً شیرین تر است
روزی ماهم از این کاشانه باشد بهتر است
اشک میخواهم ز تو دریای «فَابکِ للحسین»
رزق ما از جام سقاخانه باشد بهتر است
شاعر : محمد جواد پرچمی
- سه شنبه
- 10
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 13:7
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
محمد جواد پرچمی
ارسال دیدگاه