تو خطا بخش و خطا پوش و توئی ،تو به پذیر
من خطاکار و پشیمان و گناه آلوده
رمضان رو به تمام است ولی رحمت ، نه
نشود بسته دری را که خدا بگشوده
نه که در جرم و خطا قصد جسارت دارم ...
تو رئوفی که خیالم شده باز آسوده
پا کشیدن ز درِ لطف تو بی معرفتی است
من که با نیم نگاه تو شدم بخشوده
گرچه آلوده ام اما نکنم قطع امید
از خداوند رئوفی که خودش فرموده
" که بخوانید مرا تا که اجابت بکنم "
دوست دارم همه را غرق عنایت بکنم
تو به عصیانِ من و جرم و گناهان من و
من به لطف تو و سودای تو عادت کردم
چاره ای کن خود تو بغضِ گلو گیرِ مرا
به دعاهای سحرهای تو عادت کردم
به ابو حمزه و جوشن به عدیله به مجیر
نیمۀ شب به تمنّای تو عادت کردم
عطشِ روزه مرا یادِ ابالفضل انداخت
من به این گریه به سقای تو عادت کردم
با نگاهِ تو خدایا به گدایی کردن
زِ درِ خانۀ زهرای تو عادت کردم
این هم از برکت مهمانیِ پُر فیض شماست
که به لب ، یا علی و یا حسن و یا زهراست
رمضان هم به حسین بن علی گریه کنیم
ماهِ آن فرق ندارد به غمش غم داریم
اینکه دستِ خودمان نیست که دیوانه شدیم
همۀ سال به یادِ حرمش دم داریم
رمضان بارِ سفر بسته و آرام آرام
چشم بر آمدنِ ماه محرم داریم
نوکری بر درِ او شک نکنید آقائی است
فخر با منصب خود بر همه عالم داریم
همۀ سال بساط خوشیِ ما جور است
ما فقط یک سفرِ کرببلا کم داریم
باز از مجلس او تا حرمش پُل زده ایم
باز بر دامن او دست توسل زده ایم
- چهارشنبه
- 11
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 8:28
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
ارسال دیدگاه