رو زدن خوب است وقتی دست رد درکار نیست
مرگ بر هر عاشقی که عاشق اصرار نیست
خواب خوش کردن حرامش میشود تا به ابد
هرکسی پشت درت تا به سحر بیدار نیست
تو نگفته میدهی و ما نگفته میرویم
مطلقا اینجا نیاز خواهش بسیار نیست
هر کریمی لطف خود را کرد بر سائل ولی
هیچکس لطفش به ما جز تو به این مقدار نیست
هرکسی دستش به دامانت نیامد خار هست
هرکسی دستش به دامان تو آمد خار نیست
هشت ساله هم اگر باشی بزرگ ما تویی
در مقام قرب سن و سال که معیار نیست
فرش زیر پای خود را هم به سائل داده ای
تا که دیدی چیز دیگر در ته انبار نیست
کاظمین الغیظ یعنی حضرت موسی و تو
محضر جد و نواده کارها دشوار نیست
مشت میکوبیدی از غم های مادر بر زمین
آتشی روی دلت چون آتش مسمار نیست
سالها گفتی به اشک چشم و با سوز جگر
حق حوریه عذاب کوچه و دیوار نیست
شاعر : سید پوریا هاشمی
- سه شنبه
- 31
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 4:49
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
سید پوریا هاشمی
ارسال دیدگاه