عاشقان مدارج عالى
در عروجند با سبکبالى
از خداوند پر شدم دیشب
تا مرا کرد از خودم خالی
دل دنیا گریز باید داشت
معرفت نیست جنس بقالی
ذبح کردم تعلقاتم را
جای آن گوسفند هر سالی
تا که یکبار هم شده راحت
بزنم دور تو پر و بالی
بار اگر بار عشق معشوق است
راضیم من به شغل حمالى
خاک پاى تو را به من دادند
نیست مانند من خوش اقبالى
پوزه ام را به پات می مالم
دست خود را سرم که می مالى
جبرییل تو می شویم اگر
برسد از تو غوره کالى
ما فقیران اگر غذا نرسد
بیشتر می کنیم خوشحالى
گریه های جوانیم حتماً
می دهد بار در کهنسالی
عرفه آمد و همه رفتند
سمت گودال "جاى ما خالى"
***
همه رفتند ساربان هم رفت
تو هنوزم میان گودالى
به تو دستم نمیرسد، اصلاً...
تو برایم همیشه آمالى
شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان
- شنبه
- 4
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 13:58
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
علی اکبر لطیفیان
ارسال دیدگاه