• سه شنبه 15 آبان 03

 مرتضی محمودپور

متن شعر طفلان حضرت زینب(س) -( طفلان زینبیم و به پایت فتاده‌ایم )

1199

 

بند اول
طفلان زینبیم و به پایت فتاده‌ایم
سر بر حریم قدسیت آقا نهاده‌ایم
رگهایمان ز خون علی موج میزند
ما از تبار جعفر طیار زاده‌ایم
ما را به عشق، مادرمان شیر داده است
حالا که جان به کف به رهت ایستاده‌ایم
عالم تمام قد همه مدیون فاطمه‌ست
ما جان به راه مادرتان هر دو داده‌ایم
قربانیان عشق ولی تشنه لب شدیم
ما تشنه‌ی زلال ولایت ز باده‌ایم
ما را به جان مادرتان انتخاب کن
خاک قدوم حضرت ختمی مآب کن

بند دوم
ما آمدیم تا که براهت سپر شویم
ما آمده به عشق تو بی بال و پر شویم
با اذن مادر آمده‌ایم سوی تو حسین
ما آمده به نخله‌ی مادر ثمر شویم
ما بیقرار عشق تو بودیم از ازل
ما آمدیم تا که ز خون دیده تر شویم
ما آمدیم در شب ظلمت برای خود
در آسمان چشم غریبی قمر شویم
ما را نگاه رحمتتان راه داده است
ما آمده به راه تو بی پا و سر شویم
بنما قبول تحفه‌ی خواهر که هدیه شد
قربانیان عشق به راه تو فدیه شد

بند سوم

مادر بگوشمان غم عشق تو خوانده است
بذر محبت تو به سینه نشانده است
از بسکه روز و شب به‌لبش یا حسین بود
وان اسم اعظم است که بر سینه مانده است
لالایی شبانه‌ی ما بوده یا حسین
گهواره شاهد است که نام تو رانده است
ما گشته ایم بی سر و سامان تو حسین
دشمن اگر به خون، تن ما را کشانده است
قبله نمای کعبه‌ی توحید ما تویی
ما را محبت تو به اینجا رسانده است
خوشبخت آن کسی که فدای تو میشود
خونهای ما حلال ولای تو میشود

بند چهارم
ما زاده‌های زینب و بیچاره‌ی توایم
ما کو به کو دویده و آواره‌ی توایم
ما همنشین اکبر و سقای تو شدیم
داری تو ماه و ما همه مه پاره‌ی توایم
خشکیده کام ما به فدای سرت حسین
بی تاب شیرخواره به گهواره‌ی توایم
ختم کلام، مادرمان خواهر شماست
پس ما در این میانه دو مه پاره‌ی توایم
در آسمان قرب شما آمدیم ما
ما کوکبان سرسپرده‌ی سیاره‌ی توایم
در خون خود به راه شما غوطه‌ور شویم
شاید به بزم قرب ز عالم خبر شویم

 

شاعر : مرتضی محمودپور

  • یکشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 10:45
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران