کی میرسی ز راه که جانم فدا کنم
با صد امید نام گرامت صدا کنم
چشمم سپیده گشته چو یعقوب از فراق
کنعان به خون نشسته و رو در منا کنم
سرمایهای به پیش توام جز امید نیست
با این امید بهر ظهورت دعا کنم
آقا به حق زینب کبری ظهور کن
من آرزوی روی تو در کربلا کنم
ای روضه خوان حضرت سقای کربلا
من گریه برخجالت ودستِ جدا کنم
آقا عموی تشنه لبت، بی هوا زدند
در علقمه نوای عزایش به پا کنم
شاعر : مرتضی محمودپور
- سه شنبه
- 25
- مهر
- 1396
- ساعت
- 13:18
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه