نرخ زر و زیور که کمتر میرود پایین
در این حرم اما مکرر میرود پایین
وقتی که چشمانم سوی گلدسته می افتد
خیلی مؤدب خود به خود سر میرود پایین
تا که بگیرم جای او را بر روی گنبد
چشم انتظارم کی کبوتر میرود پایین
از رعیت خود در حرم ارباب میسازد
با لطف او آمار نوکر میرود پایین
محض کرم دست برادر میرود بالا
هرساعتی که دست خواهر میرود پایین
وقت هبوطش بر زمین در عرش میگفتند
آیینه ی زهرای اطهر میرود پایین
از این طرف بالا رود شمس الشموس ما
از آن طرف خورشید خاور میرود پایین
مشهد پذیرایی کند از فاطمه امشب
از پله ی سرداب مادر میرود پایین
شاعر : علیرضا خاکساری
- شنبه
- 29
- مهر
- 1396
- ساعت
- 13:11
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
علیرضا خاکساری
ارسال دیدگاه