خدا چرا امشب ـ مادر خسته خوابیده بین بستر و ـ چشماش و بسته
شاید امشب درد نداره
خدا روز بد نیاره
وآآآآی ـ چرا خاطرم مضطربه چرا دل من منقلبه ـ امون امون ای دل
وآآآآی ـ امون امون ای دل (3)
* * *
چی شده که بابا ـ قلبِ شکسته کنار جسم مادرم ـ غمین نشسته
مادرم چشمات و وا کن
اشک بابام و نگا کن
وآآآآی ـ خدا نکنه مادر من شبونه بره از بر من ـ امون امون ای دل
وآآآآی ـ امون امون ای دل (3)
* * *
لحظههای غسلِ ـ مادر من شد یتیمی و بیمادری ـ باور من شد
ای خدا مادر سفر کرد
دخترش را در به در کرد
وآآآآی ـ من و این همه خونجگری من و غصهی بیمادری ـ امون امون ای دل
وآآآآی ـ امون امون ای دل (3)
شاید امشب درد نداره
خدا روز بد نیاره
وآآآآی ـ چرا خاطرم مضطربه چرا دل من منقلبه ـ امون امون ای دل
وآآآآی ـ امون امون ای دل (3)
* * *
چی شده که بابا ـ قلبِ شکسته کنار جسم مادرم ـ غمین نشسته
مادرم چشمات و وا کن
اشک بابام و نگا کن
وآآآآی ـ خدا نکنه مادر من شبونه بره از بر من ـ امون امون ای دل
وآآآآی ـ امون امون ای دل (3)
* * *
لحظههای غسلِ ـ مادر من شد یتیمی و بیمادری ـ باور من شد
ای خدا مادر سفر کرد
دخترش را در به در کرد
وآآآآی ـ من و این همه خونجگری من و غصهی بیمادری ـ امون امون ای دل
وآآآآی ـ امون امون ای دل (3)
- چهارشنبه
- 27
- دی
- 1396
- ساعت
- 23:55
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
حسین
طیب الله
پنج شنبه 28 دی 1396ساعت : 07:53