سبک : راس تو میرود بالای نیزه ها
ای خاک کربلا ای خانه ی محن
با من بگو کجاست قبر امام من
ای سرزمین غم ای خاک لاله گون
با من بگو چه شد آن جسم غرق خون
ای حسینم ای حسینم ای ضیائهر دوعینم
اینجا دم غروب در بین گریه ها
با تازیانه من از تو شدم جدا
بار دگر اخا من را صدا بزن
گم کرده ام تو را ای پاره پاره تن
ای حسینم.....
باور نمیکنم هستم کنار تو
دستم رسیده بر خاک مزار تو
با اشک دیده ام خاک تو تر کنم
حاشا که من دگر بی تو سفر کنم
ای حسینم......
ای بی کفن چنین با تو روا نبود
آیا به کربلا جز بوریا نبود
غسل تن تو شد با خون حنجرت
آب مزار توست از اشک خواهرت
ای حسینم....
- پنج شنبه
- 10
- اسفند
- 1396
- ساعت
- 15:37
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
میثم مومنی نژاد
ارسال دیدگاه