سبک ۱ ـ ذکر ثلاث سنتی ـ زهر
سوختم از زهرِ جفا ای خدا
ز دشمنان بي وفا ای خدا
قاتل من سندی شاهک شده
میان زندان خفا ای خدا
لبم پر از خون شد
به جان شرر دارم
به روی دستانم
پاره جگر دارم
واویلا ـ واویلا ـ واغربتا(۴)
من كه غريبم آشنايم بيا
شرح تمامِ عقدههايم بيا
سرم به خاك است و به دامن بگير
غريبتر از منی، رضايم بيا
بیا در این غربت
انیس تنها باش
بیا کنار من
تو یار بابا باش
واویلا ـ واویلا ـ واغربتا(۴)
حلقهي زنجير، تنم خورده است
ساق من از زجرِ غل آزرده است
بيا ببين كُنجِ كويرِ عذاب
گل وجودم كه چه پژمرده است
به پشت این زندان
رضا نوا دارد
یقین به لب روضه
ز کربلا دارد
واویلا ـ واویلا ـ واغربتا(۴)
واي كه دشمن چه به روزم نشاند
زخمِ جنايت به تن و جان كشاند
كينهي باباي غريبم علي
زهرِ عدوات به دلِ من چشاند
میان این مقتل
ببین پر و بالم
چو مادرم زهرا
خمیده می نالم
واویلا ـ واویلا ـ واغربتا(۴)
- دوشنبه
- 20
- فروردین
- 1397
- ساعت
- 19:22
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه