((جمعه آمد))
جمعه آمدبیقرارم بیقرار
بهردیدار توام چشم انتطار
جمعه آمد،مهدی صاحب زمان
کی شود آن چهره ماهت عیان
جمعه آمد،ای گل باغ ولا
ذکر من یابن الحسن مهدی بیا
جمعه آمد،بازمن یاد تو ام
شکر لله خانه آباد تو ام
جمعه آمد،دلشکسته آمدم
بیقرار و زار و خسته آمدم
جمعه آمد،کن نظر بر حال من
از غم هجرت شکسته بال من
جمعه آمد،آمدم من سوی تو
تا بگیرم یابن زهرا بوی تو
جمعه آمد،برتو ام مولا پناه
دردمندم،مستمند یک نگاه
جمعه آمد،نورتابد بردلم
نام تو حل می کند هر مشکلم
جمعه آمد،برگل رویت قسم
بی تو ای مهدی زهرا بی کسم
جمعه آمد گشته ام مهمان تو
مهدیا،درد من و درمان تو
جمعه آمد آمده سویت فقیر
کن کرم مولای من دستم بگیر
جمعه آمد دستگیری کن ز من
کن نظر بر حال من یابن الحسن
جمعه آمد ای دعایت مستجاب
برمن مسکین بده مولا جواب
جمعه آمد روز هجران شما
بازهستم دیده گریان شما
جمعه آمد روز بیعت باشما
جمع مارا از کرامت کن دعا
جمعه آمد نام تو مشکل گشاست
دردها باذکر نام تو دواست
جمعه آمد شیعه را یارو طبیب
کی میایی یار تنها و غریب
جمعه آمد،حاجت ما کن روا
تو خودت بهر فرج بنما دعا
جمعه آمد،این((رضا))مهمان توست
دیده گریان از غم هجران توست
از غم هجر تو بیمارم بیا
درجهان تنها تو را دارم بیا
**************************
- شنبه
- 25
- فروردین
- 1397
- ساعت
- 21:40
- نوشته شده توسط
- رضا الله وردی
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه