پیچیده تو خرابه یه ناله
ناله ی محزونی که بی حاله
گوش کنید گریه کن ها میخونه
روضه امشب برامون سه ساله
یتیمی یتیمی
عجب درد بی درمونیه خدا
میخندند توی شام به من بچه ها
میگند تو نداری ما داریم بابا
میگفت عمه که ، تو رفتی سفر
چرا اینقدر ... دیر کردی
قد من خمید ، موهام شد سفید
منو با غمت ... پیر کردی
بابا یا حسین (۳) بابا جان
صورت کوچیکم گشته نیلی
هر کبودی داره یک دلیلی
تا میبردم من اسمت رو بابا
زجر جوابم رو میداد با سیلی
عاشورا عاشورا
تا رفتی دیگه روزامون شد سیاه
به عمه آوردیم همگی پناه
میخورد تازیانه جای ما تو راه
آتیشی به پا ، شد و خیمه ها
به غارت رسید ... ای بابا
جدا زیورا ، شد و لحظه ی
اسارت رسید ... واویلا
بابا یا حسین..
- پنج شنبه
- 15
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 12:43
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
علی صمدی
ارسال دیدگاه