یا مسلم بن عقیل
غرق غم وغصه شده روح وروانم
کوفه میا گشته همی ورد زبانم
پشت نمودند به من مردم کوفی
ترک مرا کرده وتنهای زمانم
مسلمم ودور زطفلان خود هستم
بهر پسر های عزیرم نگرانم
بهر کمک بر در هر خانه بکوبم
پاسخ کوفی نبود هیچ عیانم
عهد که بستند همه گشته فراموش
کوفی بد عهد جفا داده نشانم
نامه فرستادمت ای شاه بیایی
نیست وفا کوفه میا جان جهانم
بهر تو آماده شده تیغ فراوان
من نگران تو واطفال و زنانم
ای گل زهرا بابی انت وامی
تحفه بی ارزش من بهرتو جانم
فخر کنم جان بفدای تو نمایم
دارالاماره سند صدق بیانم
شاعر :اسماعیل تقوایی
- شنبه
- 17
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 19:43
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه