◾وفات جانسوزحضرت
◾فاطمهی معصومه(س)
تو آمدی به شهر قم اما به احترام
دادنداهل قم همه یکجابه توسلام
تو خواهر امامی و تو دختر امام
کردم مرور باغم دل خاطرات شام
برناقهی برهنه سوارند کودکان
سرها به نیزه دیده وهمراهشانزنان
گل جای سنگ بر سرت از بام دیدهام
از داغ شام و کوفه ز غصه خمیدهام
بار غم مصائب زینب کشیدهام
با پای دل به مجلس روضه رسیدهام
از ما رایت گر گذرم... باغم رباب
در پای نیزهی سر اصغر کنم خضاب
توچوبخیزران به لب خشک دیدهای؟
حرف از کنیزی و غم سقا شنیدهای؟
در مجلس شراب خجالت کشیدهای؟
دیدی میان طشت تو راس بریدهای؟
با قامت خمیده به ناقه نشستهای؟
باچوب محملی سر خود را شکستهای؟
بانو برای روضه دلت آب میشود
جسمضعیفتانزچهبیتابمیشود
زخمیترین ستارهی در خواب میشود
یا در شب خزان زدهمهتاب میشود
میآید از سفر غم هجران به سر رسد
از بهر دیدن تو رضا با پدر رسد
- دوشنبه
- 26
- آذر
- 1397
- ساعت
- 14:44
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
محسن