• چهارشنبه 16 آبان 03

 اسماعیل تقوایی

مثنوی فراق حضرت زهرا(س)_علی(ع) افتاده روی قبر زهرا(س)

1014
2

علی(ع) افتاده روی قبر زهرا(س)
دلی خون دارد ودیده چو دریا

برون رفته توان از زانوانش
سپرده خاک او یار جوانش

توانش نیست رفتن تا به خانه
امان از جور وبیداد زمانه

رفیقان علی(ع) امشب بیایید
علی(ع) را بر در خانه رسانید

همان خانه که حالا سوت وکورست
چراغش رفته، دور ازخانه نورست

همان خانه که زهرا رونقش بود
علی با او تبسم بر لبش بود

ندارد دیگر آن خانه صفایی
بدون یادگار مصطفایی

در آن خانه بود شام غریبان
علی می ماند واشک یتیمان

غم ودرد علی از خود بدانید
روید ودر کنار او بمانید

علی امشب بود تنهای تنها
چه سازد با لهیب داغ زهرا

بخواباند یتیمان را به خانه
شود سوی مزار او روانه

سر قبر گلش احیا بگیرد
مبادا از غم زهرا بمیرد

کند بهر عزیزش ختم قرآن
به کوثر می رسد با چشم گریان

بنالد، کوثر حیدر کجایی
امان از سختی درد جدایی

ببین یا فاطمه از پا فتادم
تو رفتی حامی ام از دست دادم

شود آیا که خیزی جان حیدر
شوی همرا من یکبار دیگر

الا یا فاطمه سنگ صبورم
ببخشا بر علی بانو،قصورم

تو زیر خاکی ومن روی خاکم
زدرگاه خدا خواهم هلاکم

خدایا حال مولامان عجیبست
به لبها آیه ی امن یجیب است

خدایا بر ولی صبری عطا کن
غم ودرد فراقش را دوا کن

شعر :اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 2
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 15:36
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران