السلام ای هادی دین خدا
السلام ای دومین ابن الرضا
اسلام ی نور پاک منجلی
دهمین نور ولا،چارم علی
السلام ای زیب شهرسامرا
نور تو روشنگر ارض و سما
السلام ای بر همه نور امید
شیعیان تو در عالم روسپید
آن حریم با صفایت جنت است
شیعیان راحب ومهرت عزت است
کعبه ما مرقدت در سامراست
مرقد تو ملجا و ماوای ماست
ها دی دین نور چشم امتی
پای تا سر نور وجود و رحمتی
شیوه تو در جهان پیغمبری
دستگیر شیعیان حیدری
کارتون مولاست ذره پروری
با ولایت از همه دل میبری
مهر تو نوروضیای دیده ام
گل ز گلزار ولایت چیده ام
ای که هستی نور خلاق مبین
نجل مولانا امیرالمومنین
با گلم مهر و ولای تو عجین
شد ولایت شیعه را حصن حصین
در وجود تو بود اسرار ها
دیده ای از دشمنان آزارها
آتشی در قلب تو افروختند
نیمه شب در خانه تو ریختند
قلب شیعه گردد از این غم کباب
حضرت هادی کجا بزم شراب
زین همه ظلم و ستم جان برلبی
یاد سوز و اشک های زینبی
همچو شمعی عمه جانت گشت آب
تا که بردندش سوی بزم شراب
دم سر ببریده از محبوب زد
بر لبش دشمن ز کینه چوب زد
زین مصیبت خون دل افلاک کرد
زینبش اینجا گریبان چاک کرد
دیده ای از دشمنان رنج و محن
خون شده از داغ تو قلب حسن
عسگری از داغ تو شد خون جگر
ریزد از سوز غمت اشک بصر
گشته تشییع تو روی دست ها
پیکر جدت به زیر اسب ها
بی حیا مردم به جای هر کمک
بر یتیمان میزدند از کین کتک
کودکان را ظالمانه می زدند
کعب نی یا تازیانه می زدند
- چهارشنبه
- 15
- اسفند
- 1397
- ساعت
- 10:32
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه