خدا بنده رو سیاه تو ام
که بار دگر در پناه تو ام
الهی الهی. به من کن نگاهی
خدایا خدا (2)
به درگاه تو با گناه آمدم
مکن امشب از درگه خودردم
نگر بی شکیبم. تو هستی طبیبم
خدایا خدا
تو هستی خدایا تسلای من
انیس غم روز و شبهای من
به من دادی فرصت ولی من به غفلت
خدایا خدا
همه عمر خود را گنه کرده ام
دلم با گناهان سیه کردهام
نگر کوه دردم. ولی توبه کردم
خدایا خدا
گناهان من زادراهم شده
چراغ رهم اشک و آهم شده
نگر بیقرارم کسی را ندارم
خدایا خدا
زفرط گنه خون شده این دلم
به حق علی حل نما مشکلم
تودارالامانی. تو آرام جانی
خدایا خدا
شب رحمت و من پشیمان شدم
کرم کردی و بر تو مهمان شدم
تو هستی گواهم. که من بی پناهم
خدایا خدا
ولای علی اعتبار من است
نگاه تو یارب قرار من است
زمن حق حیدر خدایا تو بگذر
خدایا خدا
- دوشنبه
- 9
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 19:29
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه