بند اول:
کوفه
امشب عزا پوشه
تاریک و خاموشه
شبِ عزا و ماتمه
حیدر
غمگینه از دنیا
میسوزه هر دم با
یادِ غمای فاطمه
سی ساله که روزِ خوش نداره
روز و شب میباره
سر رو غم میذاره
واویلا
خونه دلِ زارش از مدینه
کوچَرو میبینه
زمزمش همینه
واویلا
به غم اسیره علی
داره میمیره علی
موهاش سفید شده و خیلی پیره علی
آه و واویلا علی
بند دوم:
کعبه
قرآن گرفته سر
از ماتمِ حیدر
وا غربتا وا غربتا
درِ ( دربِ)
خونه با آهِ سرد
میگه بهش برگرد
نرو به مسجد مرتضی
امشب دوتا میشه فرقِ سرش
میشه دور و برش
حتی بال و پرش
غرقِ خون
شرحِ غمش حالِ مضطرشه
یادِ همسرشه
چشمای ترشه
غرقِ خون
حالش خرابه علی
چشماش پر آبه علی
خونِ سرش با صورَ~~تِش خضابه علی
آه و واویلا علی
بند سوم:
زینب
با دیدن بابا
چشماش شده دریا
میلرزه از گریه صداش
مولا
از شدت ضربت
نمیتونه راحت
صحبت کنه با بچه هاش
لکنت زبونش امون نمیده
رنگ و روش پریده
قامتش خمیده
واویلا
همدردِ اون دخترِ کوچیکه
اون سه ساله ای که
تو غمش شریکه
واویلا
بالا گرفته تبش
جون اومده رو لبش
یادِ رقیه شده روضه ی امشبش
آه و واویلا علی
یاحسین(طاها تحقیقی)
حسین نوری
- چهارشنبه
- 8
- خرداد
- 1398
- ساعت
- 16:11
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
طاها تحقیقی
ارسال دیدگاه