از دیده دمی گریه نهان باید کرد
سرمایه ی عمر، عیان باید کرد
گفتیم هنوز از دم در می آییم
گفتا دل خود را نگران باید کرد
از بدو تولدی که گریان بودیم
صدمرتبه شکوه از جهان باید کرد
دردا که مصیبتی چو بیش از این نیست
در خاک قسم خورده،جوان باید کرد
این عمرگران را به چه دادیم همی
پرونده حساب در زمان باید کرد
یک روز پشیمان ز عملهای غلط
هم شکوه ز عقل نیمه جان باید کرد
آن لحظه که میرسد ملک این جان را
تسلیم خدای مهربان باید کرد
در وحشت قبر خود سراسیمه ز غم
صدمرتبه خرد،استخوان باید کرد
آندم به هزار وحشت از سنگ لحد
رو سوی امام عاشقان باید کرد
با آمدن رضایت ای رب جلیل
شکرت بخدا خنده کنان باید کرد
#محمدشهادتی
- دوشنبه
- 13
- خرداد
- 1398
- ساعت
- 2:47
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
محمد شهادتی
ارسال دیدگاه