• دوشنبه 3 دی 03


در كوير آتش و خون، ديده ي تنها كجاست

1905
23

در كوير آتش و خون، ديده ي تنها كجاست

درميان نيزه زاران، گو هزار ما كجاست

گو تو اي ماه دو عالم، كو يد بيضاي تو

گوهر آل شجاعت، اكبر طاها كجاست

 

آه اي ناي صغيرم، اين سفير آتش است

اين صفير ناي خونين، خود بيان حال ماست

مي سرايد از لب عطشان سرودي از سرور

تا بخشكاند ستم، در هر زمان و هر كجاست

صخره و گرداب ظلم آن كشتي عشقم شكست

نيست اين باور مرا حق برفراز نيزه هاست

چون به ميدان آمد آن مه كربلا چون بدر گشت

نيمه ي مه را بديدم، نيمه ي ديگر كجاست

چون كه آمد تيغ، ظلمت چاره اش را فرق گفت

بين خامس تا ولي آن يك سر از تن جداست

خواهد اكنون بر شود جان از ميان خون و خاك

اين سرشت ديگر است اين راه ديدار خداست

در كوير آتش و خون ديده ي تنها كجاست

دل بريده سر جدا در عاشقي پيش خداست

  • دوشنبه
  • 20
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 8:54
  • نوشته شده توسط
  • احسان نيازي

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران