بفرمائید....
یک جرعه غزل ناب
به بهانهی زیارت مخصوص
پرواز میکند دل من در هوای تو
از سینه آه میکشم هرشببرای تو
آغاز بندهگی من از تو شروع شدست
آری ذبیح تو شدهام در منای تو
سلطان طوس سهمیهی ما ز فاطمهست
ایران تمام قد همه شد خاک پای تو
در این حرم به هرطرف انداختم نگاه
آمده صدای اُدُخلی آن هم ز نای تو
من شاعر تو خاک قدمهای دعبلم
پس میخرم ز جان و دل آقا بلای تو
(آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند)
سر خَم نمودهاند بهصحنوسرایتو
ما شیعهی نگاه تو و خواهر توائم
ای عالمی فدایی جود و سخای تو
خواهم برات کرببلایم رقم زنی
زائر شدم برای همین در رضای تو
- شنبه
- 29
- تیر
- 1398
- ساعت
- 18:30
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه