• چهارشنبه 16 آبان 03


در مدح حضرت امام رضا (ع) -(مرغ جان در تب و تاب است برای حرمت )

475

مرغ جان در تب و تاب است برای حرمت 
پر زند همچو کبوتر به هوای حرمت 
یا غریب الغربا شاه خراسان سلام 
اذن ده سیر کنم صحن و سرای حرمت 
سهو گفتم نبود مرغ دلم را که مجال 
می زند خیل ملک پر به فضای حرمت 
 تو گل باع بهشتی حرمت همچو بهشت 
از گل خشت بهشت است بنای حرمت 
چشمها خیره کند گنبد و ایوان  طلا 
دل عشاق برد  نقش ونمای حرمت 
مهرو مه تا که تجلی بکند هر شب وروز 
سر فرود آورد از بحر صفای حرمت 
آری از نور کمشکوة بود نور تو را 
زان سبب مهر ومه است محو جلای حرمت 
میوزد باد صبا رایحه اش مست کند 
میدهد حال بهشت حال وهوای حرمت 
مانده بلقیس صبا در عجب از حشمت تو 
داردش ملک سلیمان چو گدای حرمت 
در دلش شور ونوا زائر دربار تو را 
خیزد اوای دعا از همه جای حرمت 
دردمند است دلم لیک امیدم به عطاست 
بسته ام تار دلم را به لوای حرمت 
یا معین الضعفا مور ضعیف است «احسان» 
لنگ لنگ آمده رحمی به پای حرمت 

  • دوشنبه
  • 31
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:9
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران