تويي ابراهيم و من آقا
اونكه واستم يه قرُباني
كرمت زبون زده آخه
تو عليْ اكبرِ سلطاني
جوادالائمه غلامت منم
همونيكه عمريه سينه زنم
از اون بچگيم من دخيل توام
تا حِرز تو افتاد روي گردنم
آبرو داري كن...
تو جووني و منم جوونم آقا
قَسَمِت ميدم تو رو به بي بي زهرا
تو هوامو داشته باش توي دو دنيا
ابن السلطان ، مدد آقا
توي اين دنياي صد رنگي
تو فقط به يادِ من هستي
منم هرجا كه ميرم ميگم
تو امامْ جوادِ من هستي
جواد الائمه منم نوكرت
همون عبدِ نالايقِ مادرت
تو محشر آقا چشم براه توام
نگاهي كن آقا به پشتِ سرت
آبرو داري كن...
كرمت مثل يه خورشيد ميدرخشه
خدا واسه ي تو ماها رو ميبخشه ٢
ابن السلطان ، مدد آقا
از روزي كه خريدي من رو
يعني من مالِ توام آقا
يعني هرجا تو بهشت ميري
من به دنبالِ توام آقا
جواد الائمه خداي كرم
يه فكري به حالم منم نوكرم
الهي بميرم توي روضه يا....
شبِ جمعه اي كربلا توو حرم
آبرو داري كن...
منكه آبرو ندارم پيشِ ارباب
بديمو به جون خريدْ هميشه ارباب ٢
اربابم ، ابي عبدالله صلوات الله عليه
- پنج شنبه
- 10
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 9:0
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عباس میرخلف زاده
ارسال دیدگاه