از نسل پاک مرتضایی
دخت شه کرب و بلایی
تو شمع جمع عالمینی
تمام هست زینبینی
نور دو دیده ی حسینی
مظلومه ی عالم رقیه۳
ای نوه ی شاه ولایت
جان همه عالم فدایت
آیینه ی زهرا نمایی
سر تا به پا جود و سخایی
پیغمبر کرب و بلایی
مظلومه ی عالم رقیه۳
حضرت طاها به تو نازد
حیدر و زهرا به تو نازد
کعبه ی دل هایی رقیه
تالی زهرایی رقیه
عزیز بابایی رقیه
مظلومه ی عالم رقیه۳
از لطف تو مهمانت هستم
شرمنده ی احسانت هستم
رقیه جان گر روسیاهم
آمده ام بر تو پناهم
از کرمت نما نگاهم
مظلومه ی عالم رقیه۳
جنت شیعه حرم توست
شامل عالم کرم توست
ای صاحب جود و کرامت
باب الحوائج گشته نامت
بنشسته بر سفره ی عامت
مظلومه ی عالم رقیه۳
امشب دلم در تب و تابه
رفته ز غم کنج خرابه
از دشمنان چه ها کشیدی
زخم زبان ها می شنیدی
غربت بابا را بدیدی
مظلومه ی عالم رقیه۳
مهمان تو نور حق آمد
سر پدر در طبق آمد
گفتی پدر ای نور دیده
خورشید در خون آرمیده
که رأس پاکت را بریده
مظلومه ی عالم رقیه۳
رقیه ات چه ها کشیده
بنگر پدر قدم خمیده
دشمن قرآن ظالمانه
از جور و کینه وحشیانه
می زد مرا با تازیانه
مظلومه ی عالم رقیه۳
دیدم زدند آتش به خیمه
دیدم سرت بر روی نیزه
بودی پدر تنها حبیبم
بی تو پدر غم شد نصیبم
رفته دگر صبر و شکیبم
مظلومه ی عالم رقیه۳
بابا امان از مردم شام
سنگ می زدند بر ما ز هر بام
دیدم پدر کینه ی عدوان
تشت زر و قاری قرآن
می زد تو را با چوب خزران
مظلومه ی عالم رقیه۳
- چهارشنبه
- 6
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 11:41
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه