• دوشنبه 3 دی 03


غزل مرثیه حضرت عبدالله ابن حسن -(طاقت ندارم لحظه ای تنها بمانی )

993
0

طاقت ندارم لحظه ای تنها بمانی 
من باشم و در حسرت سقا بمانی 

من عبد تو بودم که عبدالله گشتم 
نعم الامیری، عالی اعلا بمانی 

فریاد هل من ناصرت بیچاره ام کرد 
من مرده ام آقا مگر تنها بمانی؟! 

قلبم، سرم، دستم همه نذر دو چشمت 
من می دهم جان در ره تو تا بمانی 

آقا نبینم در ته گودال باشی 
ای زینت دوش نبی بالا بمانی 

بالا نشینی و تو را پایین کشیدند 
زیر لگدها زیر دست و پا بمانی 

لعنت به این آب فرات و خنده هایش 
راضی شده لب تشنه در این جا بمانی 

با این که چندین عضو از جسم تو کم شد 
تو تا ابد عشق دل زهرا بمانی 

?شاعر:
حسین ایزدی


  • چهارشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 15:11
  • نوشته شده توسط
  • alatashekoodakan

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران