• دوشنبه 3 دی 03

 مرتضی محمودپور

روضه ی حضرت عبدالله(ع)

1003

◾شب پنجم محرم
◾توسل به ابن‌الحسن(ع)

در قتلگاه تا که عمویم غریب شد
دیدم درآن میانه که شیب‌الخضیب شد

با نیزه و سنان و عصا بر تنش زدند
مزد رسالتیست که بر او نصیب شد

دستم رها کن عمه روم یاریش کنم
چون بی‌زهیر و بی‌وهب و بی‌حبیب شد

بیمار عشقم و به غمش گشته‌ام دچار
تنها عمو به درد دل من طبیب شد

گودال بوی مادرتان را گرفته است
در کربلا نصیب دلم عطر سیب شد

دعوا سر سرست میان سنان و شمر
سّرِخدا بحال فراز و نشیب شد


  • چهارشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:17
  • نوشته شده توسط
  • م-مطلق

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران