آمد دوباره روز عاشور
غم آمده در خیمه ی نور
زینب پریشان،شد دیده گریان
هر دم بگوید،جانم حسین جان
اخا حسین جان۲
وقت وداع آخرین شد
زینب دوباره دلغمین شد
آمد به خیمه،نور دو عینش
زینب بگرید،بهر حسینش
اخا حسین جان۲
ماتم گرفته کربلا را
در غربت اولاد زهرا
وقت وداع،زینب رسیده
حسین جانش،بر لب رسیده
اخا حسین جان۲
زینب بمیرد از برایت
بهر غم و قد دو تایت
دعا کن امروز،زینب بمیرد
جسمت برادر،در خون نبیند
اخا حسین جان۲
کرده وصیت مادر من
آن مادر غمپرور من
جانم فدای،روی نکویت
کرده سفارش،بوسم گلویت
اخا حسین جان۲
- پنج شنبه
- 14
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 17:4
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه