• چهارشنبه 16 آبان 03


متن شعر حضرت عباس علیه السلام -(‌چه خسوفی کنار علقمه شد)

1400

‌چه خسوفی کنار علقمه شد
ماهمو تو غبار میبینم
میدوم تا خودشریعه تورو
وسط نیزه زار میبینم

بدنت رو زمین پاشیده
دل اهل حرم لرزیده
اگه آب نبری میدونم
پسرم تو حرم جون میده

یاد عذابو نکن....فکر ربابو نکن
صحبت آبو نکن... نگو که دیره
اگه پاشی دوباره ...علی دووم میاره
وقتی عموشو داره...آروم میگیره


بند دوم

به سر حنجرت چی آوردن
که طنین صداتو گم کردی
دست عالم دخیله دستاته
پس چرا دست وپاتو گم کردی

شده دور وبرت خون آلود
علمو سپرت خون آلود
بمیرم که مثه بابامون
شده فرق سرت خون آلود


روی زمینه تنت... شد پره خون بدنت
بانیزه ها زدنت...بین هیاهو
پشت وپناه منی...تو تکیه گاه منی
شاه سپاه منی....پس علمت کو

بندسوم

پهلون پاشو که غمت دیگه
کمر آسمونو تا کرده
دشمنت سور و سات یک جشنو
تو حرم بعد تو به پا کرده

غمه تو به جگر افتاده
توی خیمه شرر افتاده
بعد رفتن تو سردارم
حرمم به خطر افتاده

پاشو امید حرم....باید تورو ببرم
پیش چشای ترم.... پاشو یه لحظه
در نمیاد نفسم....جون رقیه قسم
موندن بی تو واسم ....غربت محضه

سعیده_کرمانی
 عالیه رجبی

مداح:مجتبی ابراهیم زاده

  • پنج شنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 15:9
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 4.43 MB
تعداد بازپخش 51
تاریخ بارگذاری پنج شنبه 21 شهریور 1398 06:12

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران