• دوشنبه 3 دی 03


راه شام -(در ناقه عیال شاه را میبردند )

1151

در ناقه عیال شاه را میبردند 
یک قافله اشک و آه را میبردند 
خورشید از آسمان تماشا میکرد 
در نیزه هلال ماه را می‌بردند 
از کرب و بلا بسوی دربار یزید 
مجموعه ی قتلگاه را می بردند 
دنیاشده تیره درنگاه زینب 
چون شب زدگان پگاه را می‌بردند 
با کعب سنان و قدرت سرنیزه 
یک عده ی بی پناه را می‌بردند 
با پای برهنه و طنابی در دست 
اطفال غریب شاه را می‌بردند 
فریاد! از این درد که امواج بلا 
دریا دل خیمه گاه را می‌بردند 

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:11
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران