عمه بیا بریم کنار گودال
داره میره عمو دیگه از حال
دیدن عمو دیگه کسی نداره
داره میشه با چکمه ها لگد مال
گرفته دورشو حرومی
شلوغ شده میون گودال
عمه بیا بریم کنارش
نشه زیر مرکبا پا مال
دستم رو ول کن عمه
تا بال و پر بگیرم
بالا سرِ عمو من
دستو سپر بگیرم
بند دوم
ای وای عمو چرا بی سایبونی
خاکی شدی اینجوری غرق خونی
من یادگار مجتبام عمو جون
نمیذارم زیر پاها بمونی
یکی با خنجرش رسیده
یکی با نیزه هاش دویده
یکی برا انگشت و یکی
برا سرت نقشه کشیده
پیش تو خوردن آبو
این لبهارو ندیدن
وقتی رسیدم اینجا
که خنجرو کشیدن
بند سوم
یکی لگد زد اینجوری شروع کرد
یکی با پا پیکرو زیر و رو کرد
من بودم و یکی جلو چش من
با چشم بد نگاهی به عمو کرد
اون اومد و منم رسیدم
نعره زد و نعره کشیدم
یجوری زد توی سرم که
عمو دیگه چیزی ندیدم
خنجر کشید و من هم
دستو سپر گرفتم
یه دستو رو گلوتو
یکی روو سر گرفتم
ای وای عمو حسینم
- جمعه
- 29
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 17:36
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
خادم زینب
ارسال دیدگاه