شبیه زهرا ، نشسته دریا
توی نگاه نا امید مادر تو
دورت میگرده ،پرآهو درده
غمی نشسته تو نگاه آخرتو
مثل کبوتر ، تو میزنی پر
بذار نگات کنم این لحظه های آخر
دود کنم اسپند ، میزنی لبخند
دلنگرونم بری برنگردی مادر
یادت میاد لالاییا ،که شبا پیش گوش تو میخوندمو
یادته چه شبا پای بستر خواب بچگیت میموندمو
2
حالا که وقتش ، رسیده مادر
دل بکنم ازت برو خدانگهدار
دلم میگه توو قرار بعدی
تو روی نیزه هایی من تو صحرای خار
افتادی از پا ، ای گل زهرا
میگفتی وا اماه تو هم شبیه بابا
عمو حسینت دلنگرونه
دستشوانداخته رو دوش عمو سقا
از زیر دستوپا اومد ، صدای ای عمو برس بدادمن
عمو حسین میباره و، تازه شده داغ دل بابات حسن
3
آروم جونم ، ای مرد خونم
به زیر سم مرکبا گم شدی مادر
رمق نمونده ، تو دستو پاهام
نمیتونم پیشت باشم لحظه ی آخر
چشم و چراغم ، ای گل باغم
فقط یه فرقی با علی و بقیه داری
دردم از اینه ، میسوزه سینه
له شدی زیر پاهاو زره نداری
عمو آورده قاسمم ، به خیمه ها تکه های پیکرتو
حالا چه جوری میتونم ، بوسه بذارم رو تن پرپر تو
- جمعه
- 29
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 17:56
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
خادم زینب
ارسال دیدگاه