◾غزل روضه
◾به‌بهانه‌ی‌شب‌جمعه شب‌زیارتی اباعبدالله(ع)

من مسلمان نگاه علی و زهرایم
منکه‌مجنون‌شده‌ی لیلی‌این‌صحرایم

مات و مبهوت در عالم شده‌بودم ناگاه
عاشقی پیشه‌ من شد به نظر شیدایم

درنظربازی ماخسته‌دلان رسوائیست
عاشقم بر نظر عشق از این رسوایم

شهره‌ی‌شهرشدم تا به‌توعاشق شده‌ام
منصبی داده مرا عشق که من بالایم

خاک پای تو شدم ای پدر خاک سلام
که به ایوان نجف از کرمت شد جایم

منزل آخر عشاق بود کرببلا
منتظر مانده‌ام آخر که رسد مولایم

من عزادار غم زینب و گودال شدم
گفت‌زینب‌که‌در این‌معرکه من‌تنهایم

فاطمه آمده با ذکر بُّنی اینجا
نگرانم چکنم مضطرب زهرایم