ای عاشقان مژده آمد شب شادی
پنجم جمادی میلاد زینب
قلب همه عالم افتاده در این دام
دلها شود آرام با یاد زینب
.
فرزند مولا امشب خوش آمد
دلبند زهرا زینب خوش آمد
.
.
.
در شهر مدینه شوری به پا گشته
از غم رها گشته زهرا و حیدر
چشم حسن روشن نور دو عین آمد
بهر حسین آمد دردانه خواهر
خورشید نور افشان زد جلوه ای دیگر
در آسمان پر زد روح برادر
.
فرزند مولا امشب خوش آمد
دلبند زهرا زینب خوش آمد
.
.
.
فصل خزان رفت و شد نوبهار امشب
از مقدم زینب الحمدلله
بلبل بخوان نغمه در گلشن حیدر
زد غنچه ای دیگر خوشرنگ و زیبا
از مقدم این گل عالم گلستان شد
غمها گریزان شد از جمله دلها
.
فرزند مولا امشب خوش آمد
دلبند زهرا زینب خوش آمد
.
.
.
بنشسته آهسته در سینه زهرا
در آغوش مولا با چشم بسته
زین صحنه محنت در دیده حیدر
اندر دل مادر حسرت نشسته
بگشوده چشمش را بر یار دلخواهش
بر روی چون ماه شاه خجسته
.
فرزند مولا امشب خوش آمد
دلبند زهرا زینب خوش آمد
.
.
.
عالم فرحلندی عشق و صفا گلدی
دخت ولا گلدی اولسون مبارک
غملر باشا چاتدی زهرایه تای وئردی
مولایه پای وئردی حی تبارک
زلفی گل افشاندی گوز دریای عرفان
غنچه لبی خندان سیماسی گویچک
.
دنیایه گلدی زهرا بالاسی
کنز حیانون عالم فداسی
- پنج شنبه
- 5
- دی
- 1398
- ساعت
- 11:22
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
ابوالفضل عباسی معروفان
ارسال دیدگاه