خدایا ببین توی بند گناهام اسیرم
صدات می زنم تا جوابی بگیرم خدایا
خدایا می دونی شدم از گناهام پشیمون
از این بنده رو سیاه رو نگردون خدایا
خدایا دلم غیر این خونه جایی نرفته
مگه کی به جز تو هرامو گرفته خدایا
خدایا خبرداری از حال این قلب زارم
به جز خونه ی تو پناهی ندارم خدایا
خدایا جوونیم داره میگذره تو تباهی
شبیه شهیدا به من کن نگاهی خدایا
خدایا تو که پرده پوشی نبر آبرومو
به زهرا تو محشر بخر آبرومو خدایا
خدایا نبر آبرومو جلو این شهیدا
نبر آبرومو جلو چشم زهرا خدایا
خدایا به آقایی که عشقو توخون نشون داد
به حق غریبی که لب تشنه جون داد خدایا
خدایا ببخشم به آقایی که رفت تو گودال
به اون خواهری که رو تل می ره از حال خدایا
خدایا به اون دختری که شده قد خمیده
قسم می دمت به رگای بریده خدایا
وحید محمدی
۹۹/۱/۲۷
- چهارشنبه
- 10
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 10:14
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
وحید محمدی
ارسال دیدگاه