• یکشنبه 13 آبان 03

 رضا یعقوبیان

متن شعر مناجات با خدا -(خسته از بار گناهم خدایا مددی)

1028

خسته از بار گناهم خدایا مددی
 توشه ام ناله و آهم خدایا مددی 
باز دعوت شده‌ام در مه رحمت سویت
 بنما تو سر به راهم خدایا مددی
 میهمانم،به سر سفره ی احسان توام
 بگذراز جرم وگناهم خدایا مددی
 شب مهمانی تو رحمت تو کامل شد
 تو شدی هادی راهم خدایا مددی 
کار من در همه ی عمر گنه بوده، ولی 
بوده ای تو تکیه گاهم خدایا مددی 
دعوتم کردی و من کوه گنه آوردم
 بنگر روی سیاهم خدایا مددی 
بوده ای،ای همه رحمت،همه ی جودوکرم همه ی عمر گواهم خدایا مددی
 شده باذلت وخواری وگنه عمرم طی
 گنهم توشه ی راهم خدایا مددی
 بارها خوانده ای و من زتو شرمنده شدم 
به برت نامه سیاهم خدایا مددی
 معصیت،جرم و خطا،کوه گنه گردیده حاصل عمر تباهم خدایا مددی 
دست من راتوگرفتی همه عمرم،ورنه
 با گنه به قعر چاهم خدایا مددی
 تو پناهنده ی هر نیک و بدهستی یارب آمدم بر تو پناهم خدایا مددی
 بنما در شب رحمت،شب عفو و بخشش
 از کرامت تو نگاهم خدایا مددی
 بعد یک عمر بدی سوی تو برگشتم من
 جز رضایتت نخواهم خدایامددی
 نوربخش دل هربنده ی شرمنده تویی
 تو دهی عزت و جاهم خدایا مددی
 من(رضایم)که همه عمرزلطف و کرمت شامل لطف الاهم خدایا مددی 

  • پنج شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 10:48
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران