(بند اول)
سرم گیج میره رنگ شرابتم
ای عالی جناب مستو خرابتم
نمیشه آقا بهتر از این که من
تو حال جنون در تب و تابم
دست خودم نیس خرابمو مستم
سگ زنجیریه رقیه هستم
دست خودم نیس پیمونه به دستم
کاسه ی عقلمو زدم شکستم
دست خودم نیست قلادمو بستم
آی اهل عالم رقیه پرستم
زنجیر کن رقیه
........................
(بند دوم)
بازم مِی زدم توی این روضه ها
پیاپی زدم عین آواره ها
بیخود از خودم بیخیال رفیق
بگیرید منو بین دیوونه ها
دست خودم نیست غرقِ در احساسم
روی رقیه من خیلی حساسم
دست خودم نیست مست بوی یاسم
سگ عباسو دشمن خناسم
زنجیر کن رقیه
- چهارشنبه
- 25
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 18:50
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
کربلایی جواد محمدی
ارسال دیدگاه