بند اول:
دوباره میاد صدا از کوچه ها
خاطرشه اون غصه ها
جلوی چشم بچه ها
پیاده یه پیر مرد بی عصا
بدون عمامه عبا
پای برهنه ای خدا
باز دوباره مدینه و جسارت
به آقامون تو کوچه شد اهانت
با اشک و آه میخونه روضه در
انگاری افتاده به یاد مادر
ای آقا توی مدینه
رسمشون دیگ همینه
مولامون روی زمینه
وای...غریب اقام
بند دوم:
به زیر لباش همش این زمزمه
یافاطمه یا فاطمه
بارون چشماش نم نمه
میخونه روضه دست بسته و
بچه دل شکسته و
مادر رو خاک نشسته و
روضه ای از شکسته بار شیشه
تو کوچه زن زدن آخه نمیشه
میخونه از یه مادر و یه دیوار
از ضربه در و عدو و مسمار
آخ مادر بی قرارتم
شب هارو رو مزارتم
از امشب من کنارتم
وای...غریب اقام
بند سوم:
درسته عمامه ای بر سر نداشت
خدا رو شکر کفن که داشت
کسی رو جسمش پا نذاشت
درسته اون بی حیا خنجر کشید
حضرت پیغمبر رسید
کجا یه قطره خون چکید
کرببلا جلوی چشم خواهر
یه خنجر و یه حنجر و برادر
کرببلا سوختن خیمه و دود
یه محرمی کنار زینب نبود
این قلبم پره شور و شین
با ذکر اربابم حسین
پر زد تو بین الحرمین
وای...حسین آقام
- دوشنبه
- 10
- خرداد
- 1400
- ساعت
- 23:34
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
حسین روشنازاده
ارسال دیدگاه