• دوشنبه 5 آذر 03

سید ناصر ولائی زنجانی

زبانحال حضرت علی(ع) -(من از دیدار رخسار در و دیوار بیزارم)

418

من از دیدار رخسار در و دیواربیزارم
چرا چون بین دیوار و دری پرپر شده یارم

تمام مردمان در خواب و من تنهای بی یاور
کنار خاک یار مهربان خویش بیدارم

پس از تو فاطمه بر من امید زندگانی نیست
ز خاک تیره سر بردار بشنو درد بسیارم

هزاران درد پنهان را فقط با چاه می گویم
ز غمها یم کدامین را برایت باز بشمارم

به خانه غنچه ها هر شب بیادت ناله ها دارند
ز چشم جملگی پنهان سرشک از دیده می بارم

بنازم بر حیای تو که دردت را نهان کردی
ز زخم سینه ات دیگر چسان من پرده بردارم

شکسته قلب من از دیدن گلزخم بازویت
بیاد زخم تو زهرا دو چشم خون فشان دارم 

  • چهارشنبه
  • 2
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 11:35
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران