بس که در مدحت بلندست اهل معنی را اساس
سوده بر جیب ثنایت دامن حمد و سپاس
جز ید قدرت ترازو دار نبود گر به فرض
بار عظمت سر فرود آرد به میزان قیاس
از صفات کبریایی آنچه دور از ذات توست
نیست جز معبودی اندر دیده ی دقت شناس
یا شفیع المذنبین تا بوده ام کم بوده است
در من از شغل گنه بیکار یک حس از حواس
حالیا بر دوش دارم بار یک عالم گنه
در دو عالم بیش دارم از گناه خود هراس
محتشم را شرم می آید که آرد بر زبان
آنچه من از لطف مخصوص تو دارم التماس
التماس اینست کز من عفو اگر دامن کشد
وز پلاس عبرتم در حشر پوشاند لباس
- چهارشنبه
- 13
- دی
- 1391
- ساعت
- 9:31
- نوشته شده توسط
- عفاف
ارسال دیدگاه