◾بازار شام
◾شهادت امام سجاد(ع)
◾بنداول
شام را من شام ویران میکنم
دشمنان را مات و حیران میکنم
خطبه میخوانم به مثل مرتضی
من حمایت از شهیدان میکنم
در غل و زنجیر اما سربلند
اقتدا بر شاه عطشان میکنم
آبرو داری کنم با نام حق
با کلامم حفظ قرآن میکنم
من علی دومم در کربلا
کارها را سهل و آسان میکنم
خطبه خواندم دین حق آباد شد
نام حیدر در اذان آزاد شد
◾بنددوم
بعد عاشورا چه آمد بر سرم
من پریشان دیده ام اهل حرم
عمه هایم در بیابان در به در
من شنیدم ناله های خواهرم
آتش و غارت سنان و حرمله
یاد گوش پاره، یاد معجرم
با تن تبدار بین خیمه ایی
در میان آتشی شعله ورم
تا شنیدم ناله و آه رباب
یاد طفل شیرخواره اصغرم
موقع دفن شهیدان خدا
میزدم بوسه به رگهای جدا
◾بندسوم
وای از زخم زبان و ناسزا
وای از بازار از سنگ جفا
وای از خاکستر و آتش زکین
وای از زنهای روی بامها
در رسن دست تمام کودکان
بسته شد از ظلم و جور اشقیا
کاش میمردم نمیدیدم چنین
راس پر خون پدر برنیزه ها
راس ششماهه به نیزه دیده ام
وای از این نیزه دار بیحیا
سوخت از آتش سر و عمامه ام
نی سر و عمامه بلکه جامه ام
◾بندچهارم
زاده ی رکن و منا و زمزمم
من سراپا درد و رنج و ماتمم
گر سلیمان است جد اطهرم
من به انگشت سلیمان خاتمم
خطبه خواندم خصم دین منکوب شد
لیک از داغ شهیدان درهمم
عمه هایم دست بسته در رسن
راز دار و سر به مهر این غمم
زخمهای بر تنم از کعب نی
چون کمان تا حشر من قامت خمم
جد من پیغمبر و بابم علی ست
در دو عالم دُّر نایاب علیست
◾بندپنجم
کنج ویرانه مرا ماوا شده
راس ششماهه به نیزه جاشد
بهرحمل هر شهیدی روی نی
باز بین کوفیان دعوا شد
راس خونین تا که آمد بین ما
در میان کودکان غوغا شده
کنج ویران خواهر کوچکترم
ذکر لبهایش فقط بابا شده
بعد بابا و علمدار رشید
عمه ام زینب دگر تنها شده
دارم از شام بلا تنها پیام
بارها جانم به لب آمد به شام
#امام_سجاد
#مرتضی_محمودپور
haajmorteza@
- جمعه
- 21
- مرداد
- 1401
- ساعت
- 17:14
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه