• دوشنبه 3 دی 03

 رضا یعقوبیان

اربعین -(زائر کوی تو گشته زینبت)

183

زائر کوی تو گشته زینبت
زینب خونین دل و جان بر لبت

آمدم تا گویمت شرح سفر
این سفر بر جان زینب زد شرر

من بمیرم از برای غربتت
دشمن بی دین شکسته حرمتت

بعد تو آتش زدند بر خیمه ها
رأس پاک تو به روی نیزه ها 

رأس تو دیدم حسین خون شد دلم 
سوز داغت زد شرر بر حاصلم 

دیده همراه سکینه دخترت
بین مقتل پاره پاره پیکرت

یک طرف دیدم پر از خون اکبرت
یک طرف در پشت خیمه اصغرت

یک طرف پرپر گلان یاس را 
دیده ام بی دست و سر عباس را 

ای برادر پیش چشم خواهرت
پایمال اسب‌ها شد پیکرت

خواهرت دید آن سر دور از بدن
پیکرت را دید بی غسل و کفن

بعد تو بر زخم من خورده نمک
بر رقیه دشمن تو زد کتک

کودکان را بی بهانه می زدند
کعبه نی یا تازیانه می زدند

چهره ها را جوهر نیلی زدند 
بر یتیمان حسین سیلی زدند

تا همه گشتیم بر دشمن اسیر
بر یتیمان تو شد ظلم کثیر

آه و واویلا ز ظلم کوفیان
وای از دشنام و از زخم زبان

تا سرت دیدم به نی خون شد دلم
من زدم سر را به چوب محملم 

ظلم بی حد شد به ما در شهر شام 
می زدند سنگ ستم از روی بام

وای از رنج و غم شام خراب 
آل پیغمبر کجا؟ بزم شراب

این مصیبت زد به جان من شرر
قاری قرآن کجا و تشت زر

تا لبان تو دم از محبوب زد
بر لبانت بی‌حیا با چوب زد

تو مپرس از من ز حال دخترت
آن سه ساله دختر غمپرورت

ای برادر از تو من شرمنده ام
دختر جان داده و من زنده‌ام 

پیش چشم غمرسیده خواهرت
دفن شد کنج خرابه دخترت

سوختم از این همه رنج و محن
داغ او آتش زده بر جان من

بعد تو از زندگی سیرم حسین
از غم هجر تو می میرم حسین

سوخت قلب عالمی از این رثا 
از زبان من سخن گفته (رضا)

  • شنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 10:0
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران