سلام ٌعلی آل طه ویاسین
سلام ٌ علی آل خیر النّبیّین
سلام ٌعلی روضهٍ حلَّ فیها
امامً یباهی بِهِ المُلک َوَالدّین
علیّ بن موسی الّرضاکز خدایش
رضا شد لقب چون رضا بودش آیین
زفضل وشرف بینی او را جهاندار
اگر نبوّدت تیره چشم جهان بین
پی عطر روبند حوران جنّت
غبار دیارش به گیسوی مشکین
اگر خواهی آری به کف دامن او
برو دامن از هر چه جزاوست برچین
چو جامی چشد لذّت تیغ مهرش
چه غم گر مخالف کشد خنجر کین
- سه شنبه
- 19
- مهر
- 1401
- ساعت
- 12:13
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
عبدالرحمان جامی
ارسال دیدگاه