ای که هستی هفتمین نور خدا
نوربخش عالمی شمس هدی
در وجود عاشقان اهل بیت
مهر و حبت همچو دُرِّ پر بها
در جهان باب الحوائج نام توست
چون تویی سرمنشاء جود و سخا
از کرامات خداوند مبین
در همه عالم تویی مشکل گشا
می شود از لطف حی سرمدی
دردهای ما به دست تو دوا
ای کریم بن کریم بن کریم
ذکر نامت بر لب اهل ولا
حضرت موسی بن جعفر تا به حشر
مرقد پاکت حریم کبریا
گوشه ی زندان عبادتگاه توست
جان تقوایی تو و روح دعا
از صبوری تو در راه خدا
گشته شرمنده ز تو صبر و رضا
از چه شد زندان سندی جای تو
ای گرفتار غم و رنج و بلا
سوختی در کنج زندان بلا
ای شهید کینه و ظلم و جفا
از شکنجههای سندی لعین
جان تو در راه دین گشته فدا
برده روی جسر بغداد از ستم
پیکرت بگذاشته خصم دغا
سوزد و گرید به یاد غربتت
میوه ی قلبت علی موسی الرضا
در عزای تو بریزد دم به دم
اشک چشم شیعیان مرتضی
در شب حزن و ملال و ماتمت
بر لب شیعه بود واویلتا
از غم داغ تو ای هفتم امام
در همه عالم شده غوغا به پا
بس که جانسوز است داغت در جهان
عالم امکان شده ماتمسرا
ای شهید راه داور از غمت
شیعه ی حیدر نشسته در عزا
ای گل زهرا ز سوز داغ تو
کاظمین امشب شده کرب و بلا
یاد اشک و ناله ها و غربتت
سوزد و گرید به یاد تو (رضا)
از زمان کودکی مولای من
شد دمادم شاملم لطف شما
خواهش این عبد درگاهت بود
دستگیری کن ز من روز جزا
- سه شنبه
- 25
- بهمن
- 1401
- ساعت
- 8:35
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه