?بند اول:
اَشْبَهُ الناس به پیغمبر، خَلْقَاً و خُلْقَاً
مثل تو دیگر ندارد، این جهان اصلا
شیر جنگاوره دشت، کربلا هستی
بی گمان نیست کاره هرکس، با تو جنگیدن
چنان مردانه زدی به قلب لشکر
همه ترسیدند که آمده پیغمبر
ولی فهمیدند علیِ اکبر هستی
همینکه نعره زدی أنا بن الحیدر
علی علی علی اکبر، با وقاری علی
علی علی علی اکبر، اصل بی بدلی
علی علی علی اکبر، غرقِ ذات خدا
علی علی علی اکبر، نور لم یزلی
علی اکبر یا مولا
?بند دوم:
در کرامت مجتبای، دیگری هستی
در شجاعت، یکّه تازِ، محشری هستی
روی بازو بند تو حک، شده یا زهرا
می زنی جار بین میدان، حیدری هستی
شکوهت را من کنم چگونه تعبیر
که بر دشمن حمله میکنی همچون شیر
همین که بیرون کشی تو شمشیرت را
کند قلب لشکر عدو را تسخیر
علی علی علی اکبر، شهریار حسین
علی علی علی اکبر، افتخار حسین
علی علی علی اکبر، حافظ حرم و
علی علی علی اکبر، ذوالفقار حسین
علی اکبر یا مولا
?بند سوم:
شهسوارِ بی قرینِ و شهِ بی همتا
مرد پیکار، چه بی باک و، ثانیِ سقا
قاتل یوسف مصری، آن رخ ماهت
تیغِ چشمت در میادین، میکند غوغا
تو هستی فوت و فن جدل را از بَر
میان دستِ تو میمنه و میسر
زمانی که تو غضب کنی، در آنی
عدو کنده میشود سرش از پیکر
علی علی علی اکبر، فارس العربی
علی علی علی اکبر، فاطمی نسبی
علی علی علی اکبر، وقته رزم و نبرد
علی علی علی اکبر، بح چه با جذبی
علی اکبر یا مولا
- چهارشنبه
- 29
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 18:20
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
طاها تحقیقی
ارسال دیدگاه