به میدون شد عازم، شده حرز قاسم، نگاه حسین و، دعای حسین
عجب نینوایی، چه سخته جدایی، از این کربلایی، برای حسین
داره از عرش برین / باباش میگه آفرین
ای کاش نیفته زمین
خدا کنه ای خدا / دوماد کرببلا
سمتش نرن مرکبا
ولی از آسمون قمر افتاد
از روی مرکبش با سر افتاد
انگار که زهرا پشت در افتاد ۲
عمو حسین ۸
پر از عطره خاکا، آخه بردن اسبا، توی کل صحرا، بوی قاسمو
حسین شد پریشون، آخه دید توو میدون، توی چنگ قاتل، موی قاسمو
خوش قد و بالا شده / هم قد سقا شده
قد حسین تا شده
پر از رد پا شده / همسطح خاکا شده
از هم تنش وا شده
داره صدا میزنه باباشو
میکشه از درد رو زمین پاشو
نعلای اسبا بسته چشماشو ۲
عمو حسین ۸
- چهارشنبه
- 24
- آبان
- 1402
- ساعت
- 17:51
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
محمد بیابانی
ارسال دیدگاه